per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
6
23
42759
Research Article (Original Article)
شناسایی عوامل مؤثر بر اتلاف منابع در نظام دستیابی به سامانه های دفاعی
An Investigation of Factors Affecting Waste in Defense Systems Acquisition System
حمیدرضا فرتوک زاده
hr.fartokzadehg@gmail.com
1
جواد وزیری
jv.vaziri@gmail.com
2
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
دو راهبرداصلی مهندسی مجدد ودجا( راهبرد ساماندهی و راهبرد نوآوری) در پی ایجاد شالوده ای نوآفرین برای صنایع دفاعی هستند که متشکل از هسته های کارآفرینی قدرتمند و شبکه های همکاری تحقیقاتی و صنعتی گسترده در همه بخش های کشور باشد. در این راستا ارتقای قدرت مالی با هدف پشتیبانی از اقتدار دفاعی از دغدغه های اصلی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروها مسلح جمهوری اسلامی ایران (ودجا) است. اتلاف به عنوان آنچه که قدرت مالی را به محاق می برد موضوع این تحقیق است. در این تحقیق پس از مروری بر ضرورت های توسعه قدرت مالی به مفهوم قدرت مالی و منابع قدرت مالی پرداخته و سپس الگویی تحلیلی برای مراحل ایجاد اتلاف و عوامل مؤثر در هر مرحله ارائه می شود. بر اساس این چارچوب، عوامل تأثیرگذار شناسایی شده و در گام بعد از طریق فرایند پیمایش مورد آزمون قرار گرفته است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای مواجه با اتلاف ها در هر مرحله ارائه می شود.
Two main strategies of defense BPR (innovation strategy and capacity organizing strategy) follow innovative foundation for defense industry that is made of powerful Entrepreneurship Nuclei and Collaborative R&D Networks across the country. Deploying these strategies depends on Financial Capability. Waste as something that takes Financial Capability to interlunar is investigated in this research. The research reviews the concept and importance of Financial Capability then presents a conceptual framework for waste life cycle. Furthermore based on this framework, factors affecting waste in each stage of the life cycle would be identified and tested by using survey. Finally, some suggestions for confronting waste at each stage are provided.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42759_64a46fa3ec1cee086395b7ce0eb0e537.pdf
قدرت مالی
مهندسی مجدد
شبکه سازی
اتلاف
دستیابی به سامانه های دفاعی
Financial Capability
business process reengineering (BPR)
Waste
Networking
Acquisition to Defense System
per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
25
39
42760
Research Article (Original Article)
افزایش سرمایه فکری در سازمان: بررسی نقش یادگیری سازمانی
Measuring the Impact of Learning levels on the Intellectual Capital in the Industrial Organizations: an Empirical Assessment
رضا حسنوی
hosnavi@mut.ac.ir
1
مجید رمضان
m_ramezan83@yahoo.com
2
دانشیار، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
استادیار گروه مدیریت و فناوری های نرم، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
در اقتصاد مبتنی بر دانش، از سرمایه فکری به منظورخلق وافزایش ارزش سازمانی استفاده می شود و موفقیت یک سازمان به توانایی اش درمدیریت این منبع کمیاب بستگی دارد. به علاوه، یکی از قابلیت های مهم سازمانی که می تواند به سازمان ها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار نماید و برای آنها در مقایسه با سازما نهای دیگر "مزیت سازمانی پایدار" ایجاد کند، یادگیری سازمانی می باشد. از این رو، هدف این مقاله بررسی نقش یادگیری سازمانی در ایجاد سرمایه فکری در شرکت صنعتی استبان صنعت پارس می باشد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق نیز مدیران و کارمندان شرکت های مورد مطالعه بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در این شرکت بین یادگیری سازمانی و سرمایه فکری شان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به عبارت واضح تر، با افزایش میزان یادگیری سازمانی، سرمایه فکری شان در ابعاد انسانی، ساختاری و رابطه ای افزایش یافته است.
In knowledge-based economy, intellectual capital is used to create organizational value and success of an organization depends on keeping such scare resources. In addition, organizational learning is one of the most important organizational capabilities, which can help organizations create and share knowledge and make sustainable organizational advantages. Therefore, this paper aims to investigate the role of organizational learning in the development of intellectual capital. The research methodology is statistical-descriptive analysis and the managers and employees of the organization were taken as the statistical population. Results indicate that there is a positive and significant relationship between organizational learning and intellectual capital. In other words, increasing organizational learning leads to the improvement of intellectual capital in human, structural, and relational dimensions.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42760_e7477a9bb34d96c121f03aa5b33448c8.pdf
سرمایه فکری
سرمایه انسانی
سرمایه ساختاری
سرمایه رابطه ای
سرمایه اجتماعی
یادگیری سازمانی
intellectual capital
Human capital
relational capital
Structural Capital
per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
41
69
42761
Research Article (Original Article)
الگوی راهبرد توسعه فناوری با رویکرد همترازی جهانی شرکتها در کشورهای درحال توسعه
Technology Development Strategy Model Based on Global Balance Approach in Developing Countries
ابراهیم محمودزاده
maheb20@gmail.com
1
فرناز نکویی
nekuif@gmail.com
2
محمدباقر ابراهیم
3
استادیار گروه مدیریت راهبردی و فناوری، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران
کارشناسی ارشد فیزیک، دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران.
دکترای فقه و اصول.
شرکتها در مسیر جهانی شدن بایستی از قابلیت و ظرفیت مناسب برای توسعه و جذب تکنولوژیهای روز و بهرهگیری از آنها در تولید محصولات و خدمات جدید برخوردار باشند. این زمانی منتهی به تولید ارزش میشود که قدرت تبدیل آن به مزیت تکنولوژیک و ورود به بازار و ماندگاری را در فضای رقابتی جهانی بهدست آورند. ازاینرو مسئله اصلی شرکتها انتخاب تکنولوژی براساس نیازهای شناسایی شده از بازار حال و آینده و سپس نحوه جذب و اکتساب آن است. تکنولوژیهای روز و مطرح معمولا دانشمحور هستند و نیازمند سرمایهگذاری سنگین و زمان توسعه نسبتا طولانی میباشند، درحالی که نیاز بازار پاسخدهی بسیار سریع، قیمت پایین، امکان پشتیبانی قوی، با قابلیت توسعه و انعطاف بالا است. مجموعه این عوامل در چند تجربه عملی در صاایران بهعنوان یک شرکت فعال در حوزه الکترونیک و ارتباطات این نتیجه را حاصل نمود که رویکرد همترازی جهانی میتواند پیشران مناسبی برای تبیین استراتژی و روند صحیح توسعه تکنولوژی قرار گیرد. علاوه براین اطمینان از کیفیت بالا و برخورداری از سطح استاندارد جهانی، قابلیت ورود به بازار فراملی را نیز ایجاد نموده است. اصلیترین محورهای مدیریت استراتژیک که در فرایند توسعه تکنولوژی سبب ایجاد بیشترین ارزش در کوتاهترین زمان و امکان سرویسدهی متناسب با توسعه نیاز بازار شد، مدیریت دانش و مدیریت برونسپاری در مراحل جذب و همافزایی تکنولوژی بود. در این مقاله ضمن تشریح یکی از تجارب صاایران، موفقیت اتخاذ رویکرد همترازی جهانی در تبیین صحیح استراتژی توسعه تکنولوژی برپایه تحلیل روند تحولات داخلی و بیرونی شرکت صاپا (یکی از شرکتهای زیرمجموعه صاایران) و آزمون فرضیههای طراحی شده، مورد مطالعه قرار میگیرد. اجرای این فرایند برپایه متدولوژی استراتژی تکنولوژی صاایران انجام گرفته که در حد نیاز این مقاله به جوانبی از آن اشاره میشود. این متدولوژی در شرکت صاایران به دنبال طرحریزی استراتژی پنجساله شرکت، طراحی و پیادهسازی شده که برپایه آن الگوی توسعه تکنولوژی در راستای بازار و محصولات آتی استخراج شده است
Globalization of economy is posing unprecedented opportunities and challenges for firms especially in developing countries. How does a firm best structure itself to thrive in current dynamic environment with high degree of uncertainty and go about entering global markets is one of the most risk issues in this era. Technology development strategy in alignment with business strategy is of increasing importance to achieve sustaining development. In this paper, we introduce global balance approach as a potent driver for crafting technology development strategy. This paper provides an overview to technology development framework and methodology in SAIRAN, composed of technology selection, acquisition strategy, and timing, at the core of which lies capability assessment, attractiveness, and road mapping. A case study on technology development in the field of medical equipment's and entering global market verifies the introduced methodology and how it can support global balance approach in order to deliver successful products in fast response to market, with higher quality, service levels, scalability, flexibility, and lower price.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42761_25b581182a8fd123bb39bbb800d59603.pdf
راهبرد توسعه فناوری
کشورهای درحال توسعه
همترازی جهانی
مدیریت دانش
مدیریت برونسپاری
Technology Development Strategy
Developing countries
Global Balance Approach
Knowledge Management
Outsourcing
per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
71
80
42762
Research Article (Original Article)
بهبود عملکرد زنجیره عرضه بر مبنای عوامل کلیدی موفقیت
Improving the Supply Chain Performance on the Basis of Critical Success Factors
داریوش محمدی زنجیرانی
d.mohamadi@ase.ui.ac.ir
1
غلامرضا عسگری
gra@mut.ac.ir
2
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران.
استادیار گروه منابع انسانی، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
در این پژوهش با بررسی زنجیره عرضه خودرویتجاری سبک داخل کشور، یک متدولوژی جدید برای تعیین عوامل کلیدی موفقیت معرفی شده است. متدولوژی پیشنهادی با تمرکز بر مهمترین توانمندسازهای زنجیره عرضه در سطوح تجاری، فرایندی، عملیاتی و توسعه ای در تلاش است عوامل کلیدی موفقیت و به تبع آن نواحی قابل بهبود را تبیین و احصاء نماید. بدین منظور و بر مبنای متدولوژی پیشنهادی، 191پرسشنامه در میان مدیران پنج دسته از مراکز موجود در سطوح زنجیره عرضه توزیع و جمع آوری شد. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی 131 پرسشنامه بازگشتی نشان می دهد که عوامل کلیدی موفقیت در زنجیره عرضه خودروی تجاری سبک عبارتند از1) توانمندسازی کارکنان2) ارتقاء محصولات و خدمات 3 ) مدیریت مشتریان4) مدیریت کیفیت ساپلایرها 5) پیاده سازیERP و 6) تعهد مدیریت به توسعه طرحهای تجاری.
In this study having domestic car supply chain (SC) investigated, a new methodology for determining Critical Success Factors (CSFs) is introduced. This methodology is based on the most important SC enablers at commercial, process, operational, and developmental layers trying to find and explain the critical success factors and subsequently the areas that can be improved. Hence, drawing on the proposed model, 191 questionnaires were distributed among managers of five groups of units in the SC layers. Factor analysis results of the 131 returned questionnaires showed that the CSFs of the car industry supply chain are Employee empowerment, improvement of products and services, customer management, Suppliers’ quality management, ERP implementation and management’s commitment to development of business plans.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42762_5b397a2983d4b4bf13965317c7a5e8a8.pdf
شیوه
عوامل کلیدی موفقیت
مدیریت زنجیره عرضه
صنعت خودرو (وانت)
methodology
Critical success factors
Supply chain management
Car Industry
per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
82
99
42763
Research Article (Original Article)
ارزیابی انتقال فناوری تولید خودرو سمند به سوریه و ارائه مدل کاربردی آن
The Assessment of “Samand" Production Technology Transfer to Syria (SIAMCO) and Presenting the Applied Method
منوچهر منطقی
manteghi@guest.ut.ac.ir
1
هادی گودرزناصری
hadigoodarzi@yahoo.com
2
دانشیار گروه مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
ایران خودرو در استراتژی جهانی شدن خود، انتقال تکنولوژی مونتاژ خودرو را به عنوان یک سیاست محوری در توسعه صادرات محصولاتش مورد توجه قرار داد. برای انجام این کار با یک مدل نظری شروع به کار نمود ولیکن برای بهینه سازی، در صدد تدوین نتایج به دست آمده و اصلاح مدل بود. هدف این مقاله ارزیابی انتقال تکنولوژی تولید سمند به سوریه و ارائه مدل کاربردی آن در جهت به کارگیری در پروژه های بعدی می باشد. برای این هدف مدل های مختلف انتخاب روش انتقال تکنولوژی مورد بررسی قرار گرفته است. در هریک از این مدل ها بر عوامل مختلفی تاکید گردیده و سعی شده است تعدادی از آنها که بر فرایند انتقال تکنولوژی مورد نظر تاثیر بیشتری دارد انتخاب گردد. در این مدل نهائی شرکت ایران خودرو به عنوان منبع تکنولوژی و شرکت سیامکو به عنوان گیرنده در نظر گرفته شده اند. این مدل شامل شش دسته از معیارهائی است که می تواند یک فرایند انتقال تکنولوژی را تحت تاثیر قرار دهد.طبقه بندی به صورت ذیل می باشد: معیارهای مربوط به محیط انتقال، معیارهای مربوط به ماهیت تکنولوژی، معیارهای مربوط به فرایند همکاری، معیارهای مربوط به گیرنده، معیارهای مربوط به منبع تکنولوژی، معیارهای مربوط به بازار هدف. پروژه انتقال تکنولوژی تولید خودروسواری سمند به سوریه با استفاده از این مدل ارزیابی شده است. نتایج حاکی از این ارزیابی نشان می دهد که محیط دارای ریسک بالائی بوده و گیرنده تکنولوژی شرایط لازم برای جذب و بهره برداری تکنولوژی را دارا نمی باشد. فرایند همکاری به خوبی تعریف شده اما زمان بالاتری نسبت به هدف گذاری انجام شده برای اجرای آن صرف شده است. منبع با استراتژی مناسبی دست به انتقال تکنولوژی زده اما بازار هدف به صورت دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. به صورت کلی فرایند انتقال از متوسط تا خوب ارزیابی شده است. تجربه حاصل از این پروژه می تواند شرکت ایران خودرو را در پروژه های مشابه توانمندتر نماید.
This article aims to assess Samand production technology transfer to Syria and presents the applied method for further projects. To do this, different methods of selecting technology transfer method have been investigated. Each method puts the emphasis on different factors, hence it is tried to select those affecting the technology transfer more deeply. Iran Khodro Company is considered as the source of technology and SIAMCO as the recipient, in the final method. The method includes six groups of criteria that can affect a technology transfer process; classified as follows: transfer environment criteria, technology nature criteria, cooperation process criteria, criteria related to the recipient, criteria related to the technology source, and those related to the target market. The project of Samand production technology transfer to Syria is evaluated using the method. The results indicate that the environment is a high-risk one and the technology recipient did not have the required conditions to intake and utilize the technology. Cooperation process is well defined but it did not meet the deadlines. The technology source went through the technology transfer with a proper strategy but the target market was not well analyzed. However, evaluation result of the transfer process is average to good. The experience of this project empowered Iran Khodro Company for further similar projects.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42763_f74ff0a18228bba9e106850e19952c8a.pdf
انتقال فناوری
عوامل مؤثر بر انتقال
روش کاربردی
Technology Transfer
factors affecting technology transfer
Applied Method
per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
101
119
42764
Research Article (Original Article)
طراحی چارچوب اندازهگیری عملکرد کارت امتیازی متوازن (مطالعه موردی: ستاد وزارت بازرگانی)
Developing a Framework for Balanced Score Card Performance Measurement: A Case study of the Ministry of Commerce Staff
سید اصغر ابن الرسول
ebnerasoul@yahoo.com
1
مهدی غضنفری
mehdi@iust.ac.ir
2
مهدی شعبانی سیچانی
shabanymahdi@yahoo.com
3
استادیار گروه مهندسی صنایع، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
استاد گروه مهندسی سیستم، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.
کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
وزارت بازرگانی به عنوان متولی بخش بازرگانی در کشور از زمان ایجاد تاکنون وفق ماموریتها و وظایف و با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور با تغییرات و تحولات متعددی در زمینههای ساختار سازمانی، بهسازی سرمایه انسانی، نهادینهسازی و تصمیمسازی بر اساس پژوهش و تحقیقات و بهسازی فرایندهای اداری، روبهرو بوده است. با هدف مدیریت بر تحولات، در این مقاله، برای اولینبار عوامل حیاتی موفقیت در سطح کلان و همچنین ستاد وزارت بازرگانی به کمک روش دلفی فازی استخراج و چارچوب کارت امتیازی متوازن برای آن توسعه داده شدهو سپس، روابط علّی میان جنبهها به کمک آزمون زیبندگی تست شده است.این چارچوب، دارای چهار جنبه «ارتقای فرایندهای بازرگانی»، «ذینفعان ستادی»، «فرایندهای ستادی» و «نیروی انسانی ستادی» میباشد که 56 عامل حیاتی موفقیت ستاد وزارت بازرگانی را پوشش میدهد.همچنین، با توجه به در نظر گرفتن ماموریت و استراتژی و وظایفواحدهای ستادی وزارت بازرگانی در طراحی چارچوب موردنظر، میتوان به وسیله آن میزان تحقق بخشی از بندهای چشمانداز و برنامههای توسعه مرتبط با وزارت بازرگانی را سنجید.
The Ministry of Commerce as the organization in charge of commerce section over the country, from the establishment until now, due to the economical, political, and social conditions, has encountered numerous changes in organizational structure, human resource development, research-based institutionalization and decision-making, administrative processes improvement. This article with the purpose of change management, tries to extract the critical success factors of the Ministry of Commerce staff through Fuzzy Delphi method for the first time and develops the balanced score card and finally tests the interplay of aspects by means of fit test. This framework includes four perspectives of "enhancing commercial processes", "staff beneficiaries", "staff processes", and "staff human resources and covers 56 critical success factors of the Ministry of Commerce staff. In addition, according to the involvement of mission strategy and responsibilities of the Ministry of Commerce staff departments in developing the framework, it can be used to evaluate the degree of meeting the vision goals and the development programs of the Ministry of Commerce.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42764_2fd622b5d39cfe030aa5bbbf5c65dc85.pdf
وزارت بازرگانی
کارت امتیازی متوازن
عوامل حیاتی موفقیت
دلفی فازی
Ministry of Commerce
Balanced Score card (BSC)
Critical Success factors (CSFs)
Fuzzy Delphi
per
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
2011-06-22
5
2
121
136
42765
Research Article (Original Article)
طراحی چارچوبی جامع برای ارزیابی سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (مطالعه موردی: صنعت برق)
Developing a comprehensive framework for Customer Relationship Management System evaluation: A Case Study of Power Industry
پیمان اخوان
peyman_akv@yahoo.com
1
مجید دهقان بنادکی
2
هادی فرجام
3
استادیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
دکتری مدیریت راهبردی، دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع و تحقیقات راهبردی، تهران، ایران.
در این تحقیق با بررسی عوامل موثر و کلیدی مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری، الگویی جامع برای استقرار و ارزیابی CRM ارائه گردیده که این عوامل، در 10 معیار دستهبندی شدند. چارچوب پیشنهادی IA-CRM نامیده شد. معیارهای راهبرد CRM، متمایزسازی مشتریان، منابع انسانی، مدیریت فرایندهای CRM، مدیریت تعامل، اطلاعات CRM، سیستمها و زیرساختهای CRM تحت عنوان توانمندسازهای CRM بوده و معیارهای نتایج عملیاتی CRM، نتایج استنباطی CRM، نتایج کلیدی CRM محور نتایج را تشکیل میدهند. چارچوب پیشنهادی دارای مزایا و قابلیتهایی نسبت به سایر مدلهای مشابه است که عبارتند از: وجود سه مکانیزم بازخورد، توسعه معیارها با بهرهگیری از قابلیتهای معماری سازمانی فناوری اطلاعات، توجه به مدیریت دانش مشتری در تعامل بین معیارها و تعریف زیرمعیارها و نکات راهنما. با استفاده از چارچوب پیشنهادی و با منطق رادار، یک سازمان خدماتی در صنعت برق مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی در سازمان مورد مطالعه، حاکی از این بود که تاکنون به مقوله CRM به عنوان یک ابزار استراتژیک نگریسته نشده بود به همین علت راهبردهای CRM و رویکردهای فعالیتها به درستی تدوین نگردیده بود.
This research reviews the key factors affecting the concept of Customer Relationship Management, and develops a comprehensive model for CRM deployment and evaluation. The related factors were grouped in 10 Criteria and the proposed framework was called IA-CRM, CRM Strategy, customer distinction, human resources, CRM processes management, interaction management, CRM information, CRM systems and infrastructures, are the enablers. The performance results of CRM, the perception results of CRM and CRM key results, comprise the results axis. The proposed framework has some more advantag. es and capabilities in comparison to the other similar methods including "the existence of three feedback mechanisms, development of criteria using "information technology enterprise architecture" capabilities, taking customer knowledge management into consideration in criteria interactions and in sub-criteria and guidelines definition". Using the proposed framework and RADAR logic, a service organization in power industry was assessed. Results suggested that CRM has not been taken into account as a strategic tool; therefore, CRM strategies and approaches of activities have not been codified properly.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42765_1ac5166648e52d9762caf2f990070a92.pdf
مدیریت ارتباط با مشتری
CRM
منطق رادار
ارزیابی
مشتری محوری
Customer Relationship Management
CRM
Radar Logic
evaluation
Being Customer Oriented