ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی، اولویتبندی و الگوسازی عوامل شکلگیری شبکههای دانش در سازمانهای دانشمحور با رویکرد ساختاری تفسیری
با توجه به سرعت بالای رقابت در فضای کسبوکار و اثر آن بر عملکرد و توانایی سازمانها در حفظ موجودیت سازمانی، نیاز است تا سازمانها از ابزارهای نوین مدیریتی جهت افزایش سرعت جریان دانش بهمنظور افزایش تولید و بازتولید دانش استفاده نماید. به این منظور نیاز است تا از یک مدل مناسب برای شکلدهی شبکههای دانش استفاده شود. تحقیق حاضر با هدف مدلسازی ساختاری تفسیری مدل /شبکهی دانش در سازمانهای دانشمحور (مرکز تحقیق و توسعه خودرو) انجام شده است. سؤالات این پژوهش این است که عوامل مؤثر در شکلگیری شبکههای دانش در سازمانهای دانشمحور کدامند و روابط بین این عوامل چگونه است؟ طرح تحقیق حاضر ترکیبی اکتشافی بوده و با ترکیبی از روشهای کمّی و کیفی و با تکیه بر نظر خبرگان، عوامل مؤثر در شکلگیری شبکههای دانش و روابط بین آنها در سازمانهای دانشمحور، شناسایی و رتبهبندی شدهاند. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات، در مرحله کیفی از روش دلفی و در مرحله کمّی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد، توسعه فرآیندهای مدیریتی بیشترین تأثیر را در شکلگیری شبکههای دانش دارند و تأثیرپذیرترین عاملها نیز در سطح نخست از مدل قرار دارند که شامل نوع دانش، فرهنگ، ساختارهای سازمانی و سازوکارهای ارتباطی میشود. پیشنهاد میشود در حوزه پژوهش، فناوری و حتی در حوزههای عملیاتی دیگر نیز شبکههای دانش بین سازمانی با مدل طراحیشده در این تحقیق، جایگزین طرحها و پروژههای پراکنده فعلی مدیریت دانش شود.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_57684_5ada2f378deafa845970859cd50719f4.pdf
2017-11-22
1
24
سازمانهای دانشمحور
شبکههای دانش
مدلسازی ساختاری تفسیری
روش دلفی
علی
رضائیان
a_rezaeian@sbu.ac.ir
1
استاد، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
AUTHOR
روح اله
باقری
r.bagheri@aut.ac.ir
2
دانشجوی دکتری مدیریت سیستم، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
حمیدرضا
فرتوک زاده
hr.fartoukzadeh@gmail.com
3
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چارچوب ارزیابی فناوری بازی های موبایل مبتنی بر شبکه های اجتماعی
صنعت بازیهای رایانهای بهویژه بازیهای شبکه اجتماعی به یکی از بزرگترین بخشهای صنایع خلاق تبدیل شدهاند. توسعه کسبوکارها و شرکتهای دانشبنیان در این حوزه، وجود پلتفرمهای متنوع فناوری، رشد سریع فناوری و آثار اجتماعی و فرهنگی بازیهای شبکههای اجتماعی لزوم ارزیابی فناوریهای این بازیها را ضروری میکند. این مقاله تلاش دارد تا با نگاهی جامع به این سؤال کلیدی پاسخ دهد که چه مجموعه عواملی را بایستی در ارزیابی پلتفرمهای فناوری بازیهای شبکه اجتماعی موردتوجه قرار داد و اهمیت هر یک از این عوامل به چه صورت است. با بررسی پیشینه موضوع و مصاحبههای اکتشافی، تعداد 23 شاخص شناسایی و در قالب پنج بعد اصلی طبقهبندی شد. پس از استخراج این شاخصها، پرسشنامهای با استفاده از مقایسات زوجی در یک طیف نُهتایی توسعه داده شد. سپس این پرسشنامه در اختیار 33 تن از خبرگان و کارشناسان مربوطه قرار گرفت و بدین ترتیب دادههای پژوهش جمعآوری شد. بر همین اساس و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، اولویت هریک از عوامل استخراج شد. یافتههای تحقیق نشاندهنده این مهم است که به ترتیب، بعد اقتصادی و توسعه کسبوکار، بعد کاربران و تعاملات اجتماعی و بعد ویژگیهای زیرساختی بازی از اهمیت بیشتری برخوردارند.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_57685_e01aafee8df762e5a46da8cbe4a82409.pdf
2017-11-22
25
44
ارزیابی فناوری
بازیهای شبکه اجتماعی
پلتفرم فناوری
محمد
نقی زاده
m.naghizadeh@atu.ac.ir
1
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
مهدی
الیاسی
m.eliasi@atu.ac.ir
2
استادیار گروه مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
AUTHOR
پژمان
حکیمی
pejman_expo@yahoo.com
3
کارشناسی ارشد مدیریت، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی الگوهای ذهنی درباره عوامل مؤثر بر پارادوکس سازماندهی و نوآوری مدیران مراکز رشد فناوری
مدیران سازمانهایی که به عرصههای جدیدی از کسبوکار وارد میشوند نظیر مراکز رشد فنآوری که باهدف حمایت از کسبوکارهای دانش بنیان و دانش محرک ایجاد شدهاند، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هستند که چه مشکلاتی در هنگام سازماندهی برای نوآوری پیش میآید و آیا میتوان سازمان ها را برای نوآوری سازماندهی کرد یا خیر؟ و چگونه میتوان پارادوکس نوآوری و سازماندهی را مدیریت کرد؟ در این راستا، پژوهش حاضر باهدف شناسایی الگوهای ذهنی مدیران در رابطه با عوامل مؤثر بر پارادوکس سازماندهی و نوآوری انجامشده است. این پژوهش، نوعی ذهنیتشناسی است و طبقهبندی جدیدی به ادبیات موضوع در حوزه مراکز رشد فنآوری با ویژگیهای خاص این نوع از سازمانها اضافه میکند. مراکز رشد فنآوری میتوانند با تبیین پارادوکس سازماندهی و نوآوری، طراحی ساختار سازمانی و فرآیندهای مدیریتی و ایجاد قابلیتهای سازمانی و مدیریتی، خود را اثربخشتر کنند. این پژوهش، با مرور ادبیات موضوع، مصاحبه و استفاده از افکار جمعی، ارزیابی و جمعبندی فضای گفتمان و درنهایت انتخاب عبارات نمونه کیو (42 عبارت شناساییشده) و مرتبسازی نتایج و تحلیل دادهها، انجام شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سه الگوی ذهنی در میان این مدیران وجود دارد که بر اساس گزارههای متمایزکننده با بالاترین امتیاز، نامگذاری شدند: فنآورانه، ساختاری و عملگرا. عوامل شناساییشده در الگوی ذهنی فنآورانه اهمیت بیشتری نسبت به الگوهای ذهنی دیگر(ساختاری و عملگرا) دارند.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_57686_82a60556b76a93ca1b88cedbdf8e757c.pdf
2017-11-22
45
76
پارادوکس سازماندهی و نوآوری
مراکز رشد فن آوری
الگوی ذهنی
روش کیو
فنآورانه
اقتصادی
ساختاری
غلامرضا
ملک زاده
malekzadeh@um.ac.ir
1
استادیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
LEAD_AUTHOR
قاسم
تقی زاده
tzadeh@mut.ac.ir
2
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
AUTHOR
محمد امین
ملک زاده
malekzadeh.amin@ut.ac.ir
3
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری در شرکتهای تولیدی و صنعتی: مطالعه موردی شرکت طراحی مهندسی و تأمین قطعات ایرانخودرو (ساپکو)
امروزه به دلیل تشدید فضای رقابتی، کشورها و نیز بنگاهها در تصمیمگیری و اتخاذ استراتژی رقابتی خود تنها به منابع محدود و اطلاعات تصادفی کسبشده اکتفا نمیکنند؛ ازاینرو، تلاش میکنند به بهترین منابع اطلاعاتی در مورد کسبوکار و فعالیت خود دست یابند و از آنها بهطور مؤثر در برنامهریزی راهبردی خود بهره گیرند. داشبورد سازمانی، ابزاری است غنی از شاخصها، گزارشها و نمودارها که بهصورت پویا عمل کرده تا مدیران با استناد به آن بتوانند در هرلحظه عملکرد سازمان را مشاهده نمایند. لیکن جهت بهرهور شدن دادهها، استفاده از منطق هوش تجاری اجتنابناپذیر است. هوش تجاری سیستمی است که دادههای مختلف و پراکنده یک سازمان را یکپارچه و منسجم میکند و میتواند گزارشهای تحلیلی و چندبعدی را برای تصمیمگیری مدیران سازمان فراهم کند. این پژوهش با طراحی مدل ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری در سازمانهای تولیدی و صنعتی و همچنین اجرای مدل طراحیشده با استفاده از روش تجزیهوتحلیل اهمیت–عملکرد، به ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری در شرکت ساپکو بهعنوان یک شرکت تولیدی و صنعتی پرداخته است که میتواند نقشه راهی دقیق برای سازمانها جهت طراحی و پیادهسازی داشبورد سازمانی و هوش تجاری باشد. نتایج نشان میدهد با توجه به وجود فرایند برنامهریزی استراتژیک، ارزیابی عملکرد و رویههای مبتنی بر سیستم مدیریت کیفیت و همچنین وجود نرمافزار اوراکل، بسترهای سیستمی و نرمافزاری در شرکت ساپکو فراهم بوده، لیکن به دلیل اولویت پایینتر مباحث هوش تجاری در این شرکت، فرایند توسعه داشبورد با منطق هوش تجاری بهصورت یک پروژه سازمانی با اولویت بالا مطرح نبوده و در این حوزه نیاز به کار بیشتری است.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_57687_fa6377006a31ff2b990761f0fe57f3c6.pdf
2017-11-22
77
114
ارزیابی
توسعه سیستمهای اطلاعاتی
داشبورد سازمانی
هوش تجاری
تحلیل اهمیت عملکرد
سید علی اکبر
هاشمی
a.hashemi63@gmail.com
1
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
حسن
الوداری
alvedari@alumni.ut.ac.ir
2
استادیار گروه مدیریت، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
AUTHOR
محمدرضا
دارایی
m.daraei12@gmail.com
3
استادیار گروه مدیریت، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
AUTHOR
روح اله
رازینی
razini58@yahoo.com
4
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، تهران، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
الگوی انتقال شایستگیهای تولید با رویکرد بهبود عملکرد بازار: مطالعه موردی شرکت سایپا
امروزه سازمانها جهت بقای خود، بیشازپیش، به حفظ مزیت رقابتی نیازمندند. تعابیر مختلفی از مزیت رقابتی وجود دارد که فصل مشترک آنها داشتن عملکرد بهتر بنگاه نسبت به رقبا و قرار گرفتن آن در موقعیت برتر است. یکی از این موارد، دیدگاه قابلیتها و شایستگیهای بنگاه بهعنوان منبع مزیت رقابتی پایدار است که در آن شایستگیهای اصلیبه چگونگی هماهنگ کردن مهارتهای تولید و یکپارچه کردن جریانهای گوناگون فناوری در سازمان اطلاق میشود. درواقع، سازمانها میتوانند با شناسایی و بهرهگیری از شایستگیهای اصلی خود و جذب شایستگیهای خارجی که حاصل آن ارائه محصولات بینظیر است، رقابتپذیر باشند. در این مقاله، هدف ارائه مکانیزه انتقال شایستگیهای تولید با رویکرد بهبود عملکرد بازار در گروه خودروسازی سایپا است. یافتههای پژوهش، نشانگر اثبات فرضیات پژوهش و ارائه الگویی بومی، درزمینه انتقال شایستگیهای تولید متناسب با صنعت خودروسازی ایران است.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_57688_e871f229017d1cbbd8cc20d281a58899.pdf
2017-11-22
115
137
انتقال شایستگیهای تولید
عملکرد بازار
شایستگی داخلی
انتقال شایستگی خارجی
شایستگیهای فرآیند تولید
غلام رضا
هاشم زاده
hashemzadeh_gh@yahoo.com
1
دانشیار گروه برنامه ریزی علوم اداری و مدیریت، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رتبهبندی چالشهای موجود در قراردادهای مشارکت بخش خصوصی-دولتی در پروژههای زیربنایی
یکی از مسائل مهم امروز دنیا برای دستیابی به توسعه، ایجاد تأسیسات زیربنایی و زیرساختی است؛ چراکه هیچ اقتصادی نه در ایران و نه در جهان نمیتواند بدون ایجاد زیرساختهای لازم پیشرفت مناسبی داشته باشد. بنا بر دلایلی همچون بالا بودن هزینه، طولانی بودن مدت بازگشت سرمایه، ضعف مالی و عدمحمایت قوانین و مقررات از بخش خصوصی و...، همواره ایجاد زیرساختها بر عهده بخش عمومی یا همان دولت و سازمانهای دولتی و عمومی بوده است. مشارکت عمومی-خصوصی یا همان PPP، مدلی برای تأمین مالی پروژههای زیرساختی و زیربنایی مثل پروژههای سیستمهای ارتباطاتی، فرودگاهها و کارخانههای تولید برق است. در این مطالعه با استفاده از مطالعات پیشین که ازنظر ماهوی در چارچوب این مطالعه قرار دارند و با نگاهی تازه از زاویه جدیدی به موضوع چالشهای موجود در قراردادهای مشارکت بخش خصوصی-دولتی در پروژههای زیربنایی توجه شد و سعی شد تا این چالشها از منظر کارفرما، مشاوران و پیمانکاران رتبه بررسی شود. در این تحقیق جامعهی آماری موردبررسی 120 نفر بود. نتایج پرسشنامهها نشان داد که بستر لازم برای تأمین مالی پروژه و تضمینهای کافی و همچنین مسائل مربوط به قراردادها و قوانین یا ابهامات آن مهمترین چالش و مانع پیش روی قراردادهای مشارکت بخش خصوصی-دولتی در پروژههای زیربنایی (بزرگراهها) هستند. درنتیجه، برای حل این مشکلات در پروژههای آتی باید بر روی برداشتن این موانع و تأمین بستر مالی مناسب تمرکز شود.
https://www.behboodmodiriat.ir/article_57689_4f23fe00c68a2bc7f6e0bef9cd220366.pdf
2017-11-22
139
160
مشارکت بخش خصوصی-دولتی
پروژههای زیربنایی
کارفرمایان
روح اله
سهرابی
sohrabi258@yahoo.com
1
استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
LEAD_AUTHOR
علی
رستمی
ali.rostami318@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری مدیریت بازاریابی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، همدان، ایران.
AUTHOR