«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
بازنمایی مفهوم بازنشستگی در گفتمان های پس از انقلاب اسلامی در ایران (با تاکید بر قانون برنامه های توسعه در کشور)
5
32
FA
حمیدرضا
فرتوک زاده
0000-0001-8365-5085
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.
hr.fartokzadeh@gmail.com
محمدمهدی
مظفری
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران.
mozaffari@soc.ikiu.ac.ir
تقی
پارسامهر
دانشجوی دکتری آینده پژوهی، پژوهشکده آینده پژوهی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران.
parsamehrvision@gmail.com
اگر چه موضوع بازنشستگی به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش موالید در دهه های گذشته، دغدغه مهم اغلب کشورها در سطح جهانی است، اما آمار و ارقام و وضعیت صندوق های بازنشستگی در ایران نشان می دهد که جامعه ایرانی در سال های نه چندان دیر بحرانهایی جدی تر از سایر کشورها در این زمینه تجربه خواهد کرد و به یکی از مضمونهای تاثیرگذار بر ساخت درونی قدرت ملّی، تبدیل خواهد شد. این مساله مهم به رغم پیچیدگیهایی که در لایههای آشکار و پنهان خود دارد، غالباً ساده انگاشته شده و به راه حلهای دم دستی سپرده می شود، طوری که می توان گفت با نوعی از پیچیدگی مرکب روبرو شده است. برخلاف تصورهای رایج، تامل بر این پدیده را نمیتوان صرفاً در درون صندوقهای بازنشستگی و یا سازمان تامین اجتماعی خلاصه کرد. چراکه بسیاری از مشکلات و مسایلی که در درون صندوقها آشکار میشوند، نه به دلیل کارشناسی و تکنیکی و درونسازمانی، بلکه در ابعاد برون سازمانی و در لایههای عمیقتر یعنی گفتمانهای سیاسی و اجتماعی ریشه دارند. براین اساس، برای درک ژرف این پدیده، نباید شیفته ظواهر اغواگر و قیل و قالهای محل ظهور شد، بلکه شایسته است که با عبور از سطح ظواهر به عوامل اساسیتر، دست یافت. بنابـراین هدف این تحقیق، دست یابی به درکی عمیق از جنبه های برون سازمانی پدیده بازنشستگی و ارایه تاریخ-مند از تحـولات آن در بستر گفتمانهای سیاسی و اجتماعی و توصیف ویژگیهای نظامهای معنایی آنها است. پرسش اصلی این تحقیق عبارت است از اینکه مفهوم بازنشستگی در گفتمانهای پس از انقلاب اسلامی چگونه بازنمایی شده است؟ برای تحقق این هدف، دادههای گفتمانی به روش لاکلاو و موفه، تحلیل میشوند. در این روش، هر متن در مقایسه با سایر متون و همچنین تحولات معنایی در سیر تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد. در این تحقیق، مفهوم بازنشستگی پس از انقلاب اسلامی در بستر گفتمان زمینهای سه گفتمان کلان سیاسی و اجتماعی(سازندگی و اصلاحات) با تاکید بر متون قانون برنامههای توسـعه مورد بررسی قرار میگیرد، تا با درک نشانه های اصلی و مفصلبندیهای خاص هر گفتمان و همچنین تمـایزات رویکردی، سیاستگذاری و عملکردی، در میان این گفتمانها، کشف شود. یافتهها نشان میدهند که اگر چه مفهوم بازنشستگی در بستر گفتمانهای سیاسی و اجتماعی زمینه (سازندگی و اصلاحات)، در طول سه دهه پس از پیروزی انقلاب از نظر تحلیل گفتمانی (مضامین،نشانه، دالها، مدلول ها و...)، یکسان نبوده است. یعنی برمقولة بازنشستگی به مثابه دال شناور در هر فضاهای گفتمانی، معانی متفاوت و گاهاً متضاد تثبیت شده است، اما همه گفتمانهای گذشته کم و بیش، معناهای ارزشمندی را از جنس آیندهپژوهی حاشیهرانی کردهاند. معناهایی که می توانند از شدت بحران آینده جلوگیری کرده و تکفلهای افزاینده دولت را مهار کنند، اما این معناها در فرایند تقلیل معنایی گفتمانهای کوتاهمدت، به حاشیه رانده شدهاند. برخی از این معناها عبارتند از عدالت بیننسلی، تنظیم قطعیت های هزینه ای با عدم قطعیتهای درآمدی، معنای دوره عمر هزینه، حساس بودن به آینده و مراقبت از منابع بین نسلی، ایجاد تعهدات متناسب با امکانات و غیره. از آنجا که سیاستهای بازنشستگی با مراقبت از سالمندان و تامین آنها، ذخایربلندمدت، تعهدات برای نسلهای آینده، منابع بین نسلی، و عدالت بین نسلی در ارتباط است، بنابراین یافته های این تحقیق در خصوص روایت \\\"تقلیل معنایی\\\"، میتواند مورد استفاده کنشگرانی قرار گیرد که با سیاستگذاری های بین نسلی و بلندمدت سروکار دارند. براین اساس، نتایج این تحقیق، میتواند مورد استفاده سیاست گذاران کلان و نهادهایی که دغدغه امنیت ملّی و استحکام ساخت درونی قدرت ملّی آینده ج.ا.ا. را دارند قرار گیرد.
بازنشستگی,تحلیل گفتمان,غیریت سازی,مفصل بندی,دال و نشانه
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42852.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42852_0ca99225f043da257541918467dd8e52.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
شناسایی ارتباطات وابسته بین عوامل چالشی در اجرای مدیریت دانش براساس قوانین وابستگی
33
44
FA
اصغر
مشبکی
استاد گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
moshabak@modares.ac.ir
مجید
حسنی
دانشجوی دکتری مدیریت سیستم ها، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
hasani.m@modares.ac.ir
دانیال
بیدگلی
دانشجوی دکتری مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
bidgoli@stu.yazd.ac.ir
سهم بزرگی از سرمایههای سازمانی را دانش تشکیل میدهد. برای اجرای بهتر مدیریت دانش شناسایی عوامل چالشی موثر در مدیریت دانش نقش موثری داشته و اگر این عوامل و نحوه ارتباط و چیدمان بین آنها به خوبی شناسایی گردد میتوان گامهای موثری را در اجرای کارآمد مدیریت دانش برداشت. آنچه در این مقاله مورد توجه قرار میگیرد در ابتدا معرفی عوامل چالشی و سپس کشف روابط وابستگی و تعیین روابط مابین عوامل با استفاده از قوانین وابستگی است. تعیین عوامل و مشخص نمودن روابط و عاملهای تاثیرگذار بر دیگر عوامل در اجرای بهتر مدیریت دانش تاثیرگذار هستند. عوامل چالشی اجرای مدیریت دانش با استفاده از مطالعات ادبیات شناسایی و با بهرهگیری از پرسشنامه ساختاریافته و اجرای الگوریتم قوانین وابستگی و نمودارهای وب قوانین مطلوب و کارآمد در این حوزه با استفاده از سه شاخص اطمینان، پشتیبانی و صعود قوانین وابستگی تعیین و یازده قانون وابستگی مشخص گردید. نتایج بهدست آمده، نشانگر این است که از میان بیست و یک عامل شناسایی شده در اجرای مدیریت دانش، چهار عامل \"ضعفدرتعریفراهبردهای سازمانی\"، \" ضعفمدیریتونبودکنترلهای موثر\"، \"پایین بودن سطح اعتماد در فرهنگ سازمانی\" و \" نبود فرهنگ به اشتراکگذاری دانش و اطلاعات\"بیشترین تاثیر گذاری بر دیگر عوامل را دارند. مدیریت و برنامهریزی بر روی این عوامل اصلی که برخواسته از مولفههای فرهنگ، ساختار و حمایت مدیران ارشد سازمان است، و توجه به قوانین برجسته شناسایی شده میتواند در اجرای موفق مدیریت دانش بسیار موثر واقع گردد.
مدیریت دانش,قوانین وابستگی,عامل چالشی,ارتباط
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42853.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42853_57501655d7b627f787edbbf5af33a485.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
تحلیلی علّی از تاثیر زیرساخت های دانشی بر عملکرد تیمی در مراکز تحقیقاتی با کاربرد الگویابی معادلات ساختاری
45
64
FA
فاطمه
شاکری
دانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
fatemahshakeri@yahoo.com
محمد اسماعیل
انصاری
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
ansari@ase.ui.ac.ir
این مقاله درصدد بررسی نقش و تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد تیمهای کاری با استفاده از الگوی ارزیابی عمومی (CAF)، است. جامعه-ی آماری پژوهش، محققین هیات علمی و غیرهیاتعلمی مراکز و واحدهای پژوهشی بخش کشاورزی استان یزد بودند و اطلاعات و داده-های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و از طریق الگویابی معادلات ساختاری آزمون شدند. عملکرد تیم در دو نوع سازه متمایز شده است، عملکردی که نتیجه غیرمستقیم بر جامعه و بهره برداران (عملکرد بیرونی) دارد و عملکردی که نتیجه آن بهطور بر اعضای تیم و سازمان (عملکرد داخلی)، موثر است. یافتههای پژوهش نشان داد، مدیریت دانش بر سازهی بیرونی عملکرد تیم یعنی بُعد \" ارتقا و بهبود تعامل و ارتباط با بهرهبردار\"، تاثیرگذار است در حالیکه این تاثیرگذاری بر بُعد \"انتظارات و کسب حمایت فردی\" و هم چنین ابعاد سازه داخلی عملکرد تیم نشان داده نشد.
مدیریت دانش,تیمهای کاری,عملکرد,مراکز پژوهشی,کشاورزی
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42854.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42854_d54cead4c0aeacdf04f6549490d9f5cb.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
طفرهروی اجتماعی: ارایه الگویی برای اندازهگیری عوامل موثر بر آن در تیمهای تولید دانش علوم انسانی (با تاکید بر پایان نامه ها)
65
87
FA
مسلم
باقری
استادیار گروه مدیریت جهانگردی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
moslem475@gmail.com
قاسم
سلیمی
استادیار گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، دانشکده، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
salimi.shu@gmail.com
بنفشه
اکبری
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
s.bakbari@rose.shirazu.ac.ir
در عصر اطلاعات، جوامعی دارای رشد و توسعه خواهند بود که چرخه تولید دانش و نوآوری در آنها از رونق و استمرار بیشتری برخوردار باشد و در این بین، دانشگاهها بهعنوان پایگاههای اصلی تولید علم، نقشی اساسی در این امر ایفا مینمایند، از این رو لازم است که نظام تولید دانش در دانشگاه مورد مطالعه، آسیب شناسی و بررسی مستمر قرار گرفته تا از آسیبهای احتمالی مصون بماند. یکی از مهمترین منابع تولید علم در دانشگاهها فرآیند تدوین و ارزیابی پایان نامهها است. اما بهدلیل اینکه این امر در یک گروه شامل: دانشجو، استاد راهنما، استاد مشاور و استاد داور صورت میپذیرد در برخی از مواقع ما شاهد وقوع پدیده طفرهروی اجتماعی هستیم. از اینرو، محققین تمرکز خود را بر روی شناسایی عوامل موثر بر ایجاد این طفرهوری قرار داده و با این هدف و با استفاده از روش تحقیق آمیخته اکتشافی و استفاده از روشِ تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی (برای شناسایی عوامل موثر بر طفره روی اجتماعی از دید خبرگان و دستیابی به مدل اولیه) و سپس در مرحله دوم استفاده از روش پیمایشی و استفاده از مدل معادلات ساختاری در بخش کمّی (بهمنظور تایید کمَی مدل استخراج شده در بخش کیفی) به بررسی عوامل موثر در ایجاد طفرهروی اجتماعی پرداخته و پس از دستیابی به کفایت نظری در مصاحبه با خبرگان و اجرای روش تحلیل محتوای کیفی، اقدام به توزیع پرسشنامه با استفاده از روش پیمایشی نموده و به 14عامل موثر بر طفرهروی اجتماعی در تیم های تدوین پایان نامه حوزهی علوم انسانی در 2 دسته عوامل تیمی(شامل: بیانگیزگی اعضای تیم، محدودیت زمانی اعضا، نامناسب بودن موضوع، مرتبط نبودن تخصص اساتید، ضعف ارتباطات درون تیمی، رویکرد محافظه کارانه اعضا، تعداد اعضا، خطاهای ادراکی افراد) و عوامل فراتیمی(شامل: ضعف فرهنگ کار تیمی در کشور، سیاستهای دانشگاه، رویههای توزیع پایاننامه، بهینه نبودن نظام نظارت، فراهم نکردن منابع تحقیق توسط دانشگاه، دیدگاه مادی نسبت به علم و رفتارهای غیرعلمی) دست یافتهاند.
طفرهروی اجتماعی,علوم انسانی,تولید دانش,تیم تدوین پایان نامه,پژوهش آمیخته
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42855.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42855_d9f99ac2b3d19bd2e6b1ca5d1d43e9f3.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
الگوسازی موانع استقرار نظام کنترل راهبرد در راهبردهای تجاری در سطح ملی
89
104
FA
علی
ردادی
دانشجوی دکتری مدیریت استراتژیک، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
raddadi@ut.ac.ir
طهمورث
حسنقلی پور
دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
thyasory@ut.ac.ir
محمد علی
شاه حسینی
استادیار گروه مدیریت کسب و کار، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
shahhoseini@ut.ac.ir
گام کنترل و ارزیابی استراتژی یکی از گامهای سهگانه فرآیند مدیریت استراتژیک است که همواره ذاتی و اجباری شمرده شده است. اما با مرور برخی استراتژیهای تجاری ملی که در سالیان اخیر در کشور تدوین و اجرا شده است معلوم میشود که این گام مورد بیمهری قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که معلوم کند چرا در بسیاری موارد استراتژیهای تجاری که در سطح ملی تدوین و اجرا میشود، مورد کنترل قرار نمیگیرد و یا کنترل بهینه در مورد آن پیادهسازی نمیگردد. لذا این پژوهش در این راستا با تحلیل اسناد مرتبط و انجام شانزده مصاحبه عمیق با خبرگان و متخصصان مربوطه سعی نموده است تا مجموعه موانعی را شناسایی و مدلسازی نماید که مانع از استقرار نظام کنترلی برای استراتژیهای سطح ملی میشود. در نهایت و با تحلیل دادههای گردآوری شده در طی بررسی اسنادی و مصاحبهها از طریق نظریهپردازی دادهبنیاد و با کمک نرمافزار MaxQDA 10، مجموعهای از موانع شناسایی و مدلسازی شدهاند. این موانع در دستهبندیهای: ضعف در بسترهای اداری کنترل، ضعف در تدوین نظام کنترل، ضعف در بسترهای قانونی کنترل، ضعف در بسترهای فرهنگی کنترل، ضعف در فعالیتهای مورد کنترل، ضعف در اجرای کنترل، و عدم انعطافپذیری و بهروزرسانی کنترلها؛ جا گرفتهاند.
کنترل استراتژی,موانع استقرار کنترل استراتژی,استراتژیهای سطح ملی,نظریهپردازی داده بنیاد
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42856.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42856_3c7812fff04cf94b48d7e8e7a737be80.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
تبیینِ کنشهای مدیران صنعت، پیرامون تجهیز کارکنان با «ظرفیتهای مازاد سازمانی»: راهبرد نظریۀ داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)
105
122
FA
سیما
ساغروانی
دکتری مدیریت رفتار سازمانی، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
sima_s111@yahoo.com
سعید
مرتضوی
استاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
mortazavi@um.ac.ir
محمد
لگزیان
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
m-lagzian@um.ac.ir
فریبرز
رحیم نیا
استاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
r-nia@um.ac.ir
پژوهش حاضر در تلاش است تا در بستر حقیقیِ سازمان، کنشها و دیدگاههای مدیران صنایع را نسبت به مفهوم «ظرفیت مازاد سازمانی»، بررسی و تبیین نماید؛ چرا که صاحبنظران با نگرشها و نقطه نظرات متناقض و متمایزی به این مفهوم پرداختهاند. در حقیقت، شکاف موجود در مبانی نظری، مطالعۀ دیدگاههای مدیرانی را که زندگی در بستر سازمان را تجربه کردهاند، ضروری میسازد. بدین منظور با استفاده از رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)، در روش شناسیِ نظریۀ داده بنیاد، با 16 نفر از مدیران مجرب صنایع بخش خصوصی استان خراسان رضوی، مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبهها و کدگذاری در دو مرحلۀ کدگذاریِ حقیقی و کدگذاریِ نظری نشان داد که مدیران، عمدتاً تجهیز کارکنان با «ظرفیتهای مازاد سازمانی» را با چهار رویکرد عمده مورد توجه قرار میدهند: «رویکرد راهبردی»؛ «رویکرد انسانی»؛ «رویکرد انفعالی»؛ و «رویکرد مخالف». در مجموع بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهشِ بومی، تدارک «ظرفیتهای مازاد سازمانی»، کارکردها و ناکارآمدیهایی دارد که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد، در نتیجه نمیتوان به طور قطع، الزام به ایجاد این ظرفیتها را تایید و یا رد کرد، بنابراین لازم است که مدیران با بررسی جوانب و انجام مطالعات عمیق، سطح بهینهای از «ظرفیتهای مازاد سازمانی» را برای تجهیز کارکنان خود، برآورد نمایند.
ظرفیتهای مازاد سازمانی,نظریۀ داده بنیاد,رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42857.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42857_ea71da7f65354a6fc86022e8d4757281.pdf
«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»
بهبود مدیریت
2251-8991
2783-090X
8
3
2014
09
23
ارائه چارچوب ارزیابی آمادگی سازمان ها در پیاده سازی دورکاری: رویکردی آمیخته
123
145
FA
مونا
جامی پور
دانشجوی دکتری مدیریت سیستم ها، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
mjamporazmay@yahoo.com
فاطمه
طاهری
دانشجوی دکتری مدیریت رفتار سازمانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، پردیس فارابی دانشگاه تهران، قم، ایران.
taheri4535@yahoo.com
به کارگیری و پیاده سازی ابتکارات دورکاری یک چالش فنی- اجتماعی است که بر سطوح استراتژیک و عملیاتی سازمانها تاثیرگذار است. درحالیکه، در بسیاری از این ابتکارات به دلیل فقدان نگرش همه جانبه به عوامل موثر بر پیادهسازی، چنین مجموعههای مجازی با شکست مواجه میشوند و کارمندان چنین ابتکارات شکست خوردهای، به محیطهای اداری سنتی باز میگردند. بدین منظور، قبل از پیاده-سازی ابتکارات دورکاری، باید میزان آمادگی سازمانها، ارزیابی شود و سازمان، قبل از بهکارگیری دورکاری، وضعیت کنونی خود را برای پیادهسازی موفق مشخص نماید. بر این اساس، هدف این تحقیق بررسی آمادگی سازمانی در پیادهسازی محیط کاری مجازی و عوامل مرتبط با بکارگیری موفق ابتکارات دورکاری می باشد. شناسایی چنین عواملی کمک می کند تا مدیران قادر به شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان خود در رابطه با پیاده سازی ابتکارات دورکاری میباشند. رویکردمقالهحاضرآمیختهاست.برایاستخراج عواملاز15مصاحبهانجامگرفتهبا مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و کارشناسان حوزه دورکاری، ازروشتحلیلتِماستفادهشد. نتایج روش کیفی بیانگر آن است که عوامل ویژگیهای کارکنان، ویژگیهای سرپرستان و مدیران، عوامل فنآورانه، ویژگیهای شغلی، عوامل محیطی، همراستایی استراتژیک برنامههای دورکاری با ماموریت اساسی سازمان و فرهنگ سازمانی بر میزان آمادگی سازمانها در پیاده-سازی ابتکارات دورکاری تاثیرگذار است. سپس با نظر سنجی از خبرگان حوزه دورکاری، وزن مربوطه به ابعاد چارچوب ارزیابی توسعه مورد محاسبه قرار گرفته است. در نهایت به با استفاده مطالعه موردی کمی، چارچوب توسعه یافته به اندازه گیری آمادگی دانشگاه علوم پزشکی قم پرداخته است.
ابتکارات مجازی,سازمان مجازی,دورکاری,همراستایی استراتژیک
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42858.html
https://www.behboodmodiriat.ir/article_42858_4e77fa9a592a489149464f1e187145fb.pdf