«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899111420180220Basic Capabilities of Defense Equipment and Weapons Acquisition Systemقابلیتهای محوری نظام اکتساب سلاح و تجهیزات دفاعی1325977010.22034/jmi.2018.59770FAقاسم فولادیدکترای آینده پژوهی، دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی، تهران، ایران.حسین دهقانی پودهدانشیار، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.محمد مهدی نژاد نوریدانشیار گروه الکترونیک، دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.امیر حاتمیدانشجوی دکتری مدیریت، دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع و تحقیقات راهبردی، تهران، ایران.Journal Article19700101The most important expectaion from defense equipment and weapons acquisition system (DAS) is to fulfill current and future needs of Armed forces in a variable and complex environment effectively and timely. For this purpose, it is necessary that the DAS be able to perform some key activities and this requires some basic capabilities. The capalities enable the DAS to change and rearrange its routine processes and available resources according to environment changes. By interviewing 14 defense acquisition experts, this research tries to identify the capabilities. Through Theme analysis of interviews and Content analysis of 6 available formal defense documents, 12 capabilities were identified. Using the Interpretive Structural Modeling (ISM) showed us 10 capabilities: intelligent management of information and knowledge; looking forward and environment changes perception; creation of common concepts and language; technological perception and management; leading of domestic and foreign capacities; development of robust policies and flexible strategies; innovation and creativeness; management of acquisition program; decision-making; and cooperation between actors located in influence area.مهمترین انتظاری که از نظام اکتساب سلاح و تجهیزات میرود، پاسخ بههنگام و مؤثر به نیاز حال و آینده نیروهای مسلح در یک محیط پیچیده و متغیر است. برای این منظور، نظام اکتساب سلاح و تجهیزات میبایست توانایی انجام برخی از فعالیتهای کلیدی را داشته باشد که انجام آنها مستلزم برخورداری از برخی قابلیتهای محوری است. این قابلیتها، نظام اکتساب سلاح و تجهیزات را بر تغییر و بازآرایی فرآیندهای متداول و منابع در دسترس خود با توجه به تغییرات محیط توانا میسازد. در این پژوهش، با هدف شناسایی این قابلیتها، با 14 نفر از صاحبنظران اکتساب سلاح و تجهیزات مصاحبه بهعمل آمد. با استفاده از تحلیل مضمونِ این مصاحبهها و همچنین تحلیل محتوای 6 سند رسمی دفاعی قابلدسترس، تعداد 12 قابلیت برای نظام اکتساب سلاح و تجهیزات بهدست آمد که با بهکارگیری رویکرد مدلسازی ساختاری-تفسیری، تعداد 10 قابلیت «مدیریت هوشمندانه اطلاعات و دانش»، «آیندهنگری و درک تغییرات محیط»، «تولید مفاهیم و زبان مشترک»، «درک فناورانه و مدیریت فناوری»، «رهبری و هدایت ظرفیتهای داخلی و خارجی»، «تولید سیاستهای پابرجا و راهبردهای منعطف»، «نوآوری و خلاقیت»، «مدیریت پروژههای بزرگ اکتساب»، «تصمیمسازی برای تصمیمگیری»، و «تعاون و شراکت راهبردی بین نقشآفرینان» را میتوان بهعنوان قابلیتهای محوری قلمداد کرد.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899111420180220A Network Governance Model with Emphasis on Development of Open Innovation Processes at Security Research Institutionsالگوی حکمرانی شبکهای با تأکید بر توسعه فرآیندهای نوآوری باز در نهادهای تحقیقاتی امنیت سایبری335659800FAمحمدمهدی قوچانیدکتری سیاستگذاری عمومی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.داود حسین پوردانشیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.ابراهیم محمودزادهدانشیار، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.سید مهدی الوانیاستاد گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین، ایران.سید ابوالحسن فیروزآبادیدکتری مدیریت استراتژیک، دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع و تحقیقات راهبردی، تهران، ایران.Journal Article20180319<span>Governments change their governance models based on social, political and economic situations. Rapid technological change, increasing innovation cost and drastic competition in new products and services have caused organizations to interact with external environment and stakeholders. Opening boundaries of organization, using open innovation paradigm for internal development and expansion of market to enjoy external innovations are the most significant consequences of this interaction. Cyber security technology is one the most changeable today's technologies, which is a momentous key in national security. Proposing a governance pattern in this case would help the government to deal with problems, such as dispersion and incoordination between organizations. This pattern suggests methods for using all capacities to produce native products. This paper is going to identify governance elements and open innovation development factors, by considering the environmental conditions in Iran, to achieve a network governance pattern for cyber security research organizations. These factors have been recognized by using Grounded theory. For this purpose, 16 semi-structured interviews have been done. Analyzing data in open-coded process by using MAXQDA 10 software has led to produce 16 subcategories in the form of 4 main categories. The model presented in this article is based on Emerging design approach and the results have been explained as theoretical propositions.</span>حکومتها به فراخور فضای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نوع حکمرانی خود را تغییر میدهند. تغییر و تحولات سریع در حوزه فناوری، افزایش هزینههای نوآوری و رقابت روزافزون در محصولات و خدمات جدید منجر به افزایش نیاز سازمان به تعامل با محیط و ذینفعان خارجیشان شده است که از این طریق سبب باز شدن مرزهای سازمان و استفاده از پارادایم نوآوری باز در توسعه روندهای داخلی نوآوری و گسترش بازار برای استفاده خارجی از نوآوری شده است. از پرتغییرترین فناوریهای روز، فناوریهای مربوط به فضای سایبری و امنیت آن است؛ حفظ امنیت در این فضا از مسائل مهم در امنیت ملی کشور محسوب میشود. به علت پراکندگی، عدم همسویی و عدم همافزایی نهادهای تحقیقاتی امنیت سایبری در ایران، بهرهمندی از مدلی برای حکمرانی این فضا جهت استفاده متناسب از تمام ظرفیتها برای تولید محصول بومی، راهحل مناسبی برای حاکمیت محسوب میشود. این مقاله باهدف دستیابی به مدل حکمرانی شبکهای و با تأکید بر توسعه فرآیندهای نوآوری باز در نهادهای تحقیقاتی امنیت سایبری به دنبال شناسایی عناصر حکمرانی و عوامل توسعه فرآیندهای نوآوری باز با توجه به شرایط محیطی حاکم بر آن در ایران است. این عوامل با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد شناساییشدهاند. بدین منظور، 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان این موضوع صورت گرفته است. تحلیل دادهها در فرآیند کدگذاری باز با کمک نرمافزار MAXQDA10 منجر به تولید 16 مقوله فرعی در قالب 4 مقولۀ اصلی شده است. مدل ارائهشده در این مقاله با رویکرد خودظهور بهدست آمده است و نتایج آن بهصورت گزارههای نظری تبیین میشود.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899111420180220Path of the Formation and Evolution of Technological Capabilities for Manufacturing Complex Product Systems in Latecomer Firms: The Case Study of TUGA Companyمسیر شکل گیری و تکامل قابلیت های فناورانه ساخت محصولات و سامانه های پیچیده در بنگاه های متأخر: مطالعه موردی شرکت توگا579159802FAمصطفی صفدری رنجبردانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.حسین رحمان سرشتاستاد گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.منوچهر منطقیاستاد گروه مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.سید سروش قاضی نوریاستادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.Journal Article20180319<span>During last decades a large amount of efforts have been made by developing countries to acquire essential knowledge and technological capabilities for manufacturing and developing complex products systems (CoPS). As an example, TUGA as an Iranian company have succeeded in acquiring essential technological capabilities for manufacturing and upgrading gas turbines as a complex product system. This paper aims at investigating the path of formation and evolution of technological capabilities of manufacturing gas turbines by this Iranian latecomer firm through applying qualitative approach and case study strategy during last 22 years. The findings illustrate that, the path of formation and evolution of technological capabilities in this company includes four stages: 1) purchasing and exploiting foreign purchased gas turbines; 2) localizing and transferring technologics of manufacturing gas turbines; 3) manufacturing gas turbines domestically with low variety; and 4) diversitying products portfolio and carrying out incremental improvement based on research and development. In addition, technology acquisition strategies, technology learning mechanisms, government policies and actions and volume of sale of company in each stage have been mentioned. Our findings can enhance understanding of managers and policy makers in this industry and other CoPS areas about dillerent stage of formation and evolution of technological capabilities and their considerations and requirements.</span>طی دهههای اخیر کشورهای در حال توسعه تلاشهای زیادی در زمینه کسب دانش و قابلیتهای فنآورانه موردنیاز برای ساخت و توسعه محصولات و سامانههای پیچیده به نمایش گذاشتهاند. یکی از این موارد شرکت ایرانی مهندسی و ساخت توربین مپنا (توگا) است که طی دو دهه قبل موفق به کسب قابلیتهای ساخت و ارتقای توربینهای گازی بهعنوان محصولات و سامانههای پیچیده شده است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی پژوهش مطالعه موردی اکتشافی، مسیر شکلگیری و تکامل قابلیتهای فنآورانه ساخت توربینهای گازی در این بنگاه متأخر ایرانی را در طول 22 سال قبل به تصویر کشیده است. نتایج و یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که مسیر شکلگیری و تکامل قابلیتهای فناورنه ساخت توربینهای گازی در این شرکت شامل چهار مرحله است: 1) مرحله خرید و بهرهبرداری از توربینهای گازی خارجی؛ 2) مرحله درونی سازی و انتقال فناوری ساخت توربینهای گازی؛ 3) مرحله ساخت توربینهای گازی در داخل با تنوع محدود؛ و 4) مرحله تنوعبخشی به سبد محصولات و ایجاد بهبودهای تدریجی در توربینها بر پایه تحقیق و توسعه. بعلاوه به راهبردهای کسب فنآوری، سازوکارهای یادگیری فنآوری، سیاستها و اقدامات دولت و میزان فروش محصولات شرکت در هر یک از مراحل اشاره شده است. یافتههای این پژوهش میتواند درک و شناخت مدیران و سیاستگذاران این حوزه صنعتی و سایر صنایع تولیدکننده محصولات و سامانههای پیچیده را نسبت مراحل شکلگیری و تکامل قابلیتهای فناورانه و ملاحظات و الزامات آن را ارتقا دهد.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899111420180220Crude Oil Price Scenario Based on Identifying Key Factors and Analyzing the Actors' Interactionsسناریونویسی بهای نفت خام بر اساس شناسایی عوامل کلیدی و تجزیه و تحلیل فعل و انفعالات بازیگران9313559804FAفرهاد رهبراستاد گروه اقتصاد نظری، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایرانامیرعلی سیف الدین اصلاستادیار گروه بین رشته ای فناوری، دانشکده علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران، ایران.محمدعلی شاه حسینیاستادیار گروه مدیریت کسب و کار، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.عیسی نیازیدانشجوی دکتری آینده پژوهی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article19700101The present paper seeks to provide possible scenarios for future oil prices up to the horizon of 1410 by identifying key global effective factors on a global scale. The data of this paper include 68 factors that are obtained by combining Elite interview and Delphi method. In two stages, the main factors are identified, refined or combined. Finally, 40 factors and main trends were identified and collected through questionnaires, their interactions, and analyzed using the microarray software. Finally, six factors are identified as key events and impacts that have the most impact on future crude oil prices. Finally, 24 possible states were defined for 6 factors. Due to the size of the matrix and its dimensions (24*24), the scenario planner, 3375 combined scenarios based on the data entered in the analysis questionnaire and 11 strong or probable scenarios, 29 scenarios with high adaptability (incredible scenarios) and 39 scenarios Poor (possible scenarios) reported. Which was finally descriptively named after the certification and validation by Chaosanario's experts with titles, the Blue Whale, the Ellenino Storm, the Al-Dawraudo Land, and the legendary Three Brothers.مقاله حاضر میکوشد با شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در مقیاس جهانی، زمینه تهیه سناریوهای ممکن و محتمل در سالهای آینده برای بهای نفت خام تا افق 1410 را فراهم آورد. دادههای این مقاله شامل 68 عامل است که با روش ترکیبی مصاحبه با نخبگان و روش دلفی بهدست آمده است و طی دو مرحله عوامل اصلی مشخص، پالایش یا ترکیب شدهاند. در نهایت نیز 40 عامل و روند اصلی مشخص و از طریق پرسشنامههایی، تأثیرات متقابل آنها جمعآوری و با نرمافزار میکمک دادهها تحلیل شده است. سرانجام 6 عامل بهعنوان رویدادهای کلیدی و پیشران که بیشترین تاثیر را بر بهای آتی نفت خام دارند، شناسایی شد و نهایتاً 24 وضعیت محتمل برای 6 عامل تعریف گردید. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (24×24)، نرمافزار سناریوویزارد، 3375 سناریوی ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد 11 سناریوی قوی یا محتمل، 29 سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 39 سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش داد که در نهایت پس از پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان چهارسناریو با عناوین، نهنگ آبی، طوفان النینو، سرزمین الدورادو و افسانه سه برادر به صورت توصیفی نامگذاری گردید.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899111420180220A Theoretical Model for New Product Development Performance in Open Innovation Environments Based on Program Management Capabilitiesالگوی نظری عملکرد طرح های توسعه محصول جدید در فضای نوآوری باز مبتنی بر قابلیتهای مدیریت طرح13715959805FAمهدی دلاوریدکتری مدیریت پروژه و ساخت، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.محمدحسین صبحیهاستادیار گروه مدیریت پروژه و ساخت، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.Journal Article19700101<span>In this article, we will present a theoretical model for recognising capabilities of program management and their effects on new product development in open innovation environments. Organisations which choose open innovation for development of their new products, need to develop new capabilities at project, program and organizational level for success in this environment. Developing such capabilities enables them to use external networks and technologies to improve their performance. Without such capabilities, there may be less success and weaker performance for the company. Using Grounded Theory, required capabilities at the levels of program and the organziation for development of new products are investigated. Four relatively successful programs are studied and through semistructured interviews and data analytics, these capabilities are recognised and are presented within a theoretical framework. We recognise the following capabilities: Integration and change management; breakdown, definition and delivery of work; knowledge and technology management; identifying appropriate corporate strategy and outsourcing; contracts and claims management; networks management; budgeting on time financing and communication management. These capabilities complement the general capabilities needed for new product development and should be strengthened in open innovation environments. Also, factors such as network management, organisation and appropriate architecture, flexibility of regulations and legal and business requirements, support for contractors, technology management, systems for retaining human resources, technological knowledge, and open organisational culture were recognised at the organisation level. Finally a theoretical model based on collected data and its analysis is presented.</span>مقالۀ حاضر، به ارایه مدل نظری برای شناسایی قابلیتهای مدیریت طرح و بررسی اثر آنها بر عملکرد طرحهای توسعه محصول جدید در فضای نوآوری باز میپردازد. سازمان هایی که راهبرد نوآوری باز برای توسعه محصولات جدید خود انتخاب می نمایند، نیاز دارند که قابلیتهای جدیدی را در سطح طرح، پروژه و سازمان مادر ایجاد و یا قابلیتهایی را تقویت کنند تا بتوانند در این فضای جدید موفق باشند. با ایجاد یا توسعه این قابلیتها، میتوان از طریق استفاده از ظرفیتهای شبکه خارج از سازمان و توانمندیها و فنآوریهای موجود در بازار، عملکرد بهتری در مدیریت طرحهای توسعه محصول جدید داشت. بدون توجه به این قابلیتها ممکن است عملکرد و موفقیت کمتری را در سازمان شاهد باشیم. در این مقاله با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، قابلیتهای مورد نیاز در سطح طرح و سازمان مادر برای توسعه محصولات جدید در فضای نوآوری باز شناسایی گردید. با مطالعۀ چهار طرح نسبتاً موفق و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و تجزیه و تحلیل دادهها، این قابلیتها شناسایی و در قالب یک مدل نظری ارایه شد. هشت قابلیت شناسایی شده، بهعنوان مهمترین قابلیتهای موثر بر موفقیت عملکرد طرحهای توسعۀ محصول جدید عبارتاند از: مدیریت یکپارچگی و تغییرات؛ شکست، تعریف و تحویلگیری کار؛ مدیریت دانش و فنآوری؛ تدوین استراتژی مناسب همکاری و برونسپاری؛ مدیریت قرارداد و دعاوی؛ مدیریت شبکه؛ بودجهبندی و تامین بهموقع منابع مالی و مدیریت ارتباطات. این قابلیتها مکمل قابلیتهای عمومی مورد نیاز برای مدیریت طرحهای توسعهی محصول جدید بوده و بایستی در فضای نوآوری باز، توسعه و تقویت شوند. همچنین، عواملی مانند مدیریت شبکه، سازماندهی و معماری مناسب، انعطاف در آئیننامهها و الزامات حقوقی و بازرگانی، صندوقهای حمایتی از پیمانکاران، مدیریت فنآوری، سیستمهای نگهداشت منابع انسانی، دانش فنی و فرهنگ سازمانی باز در سطح سازمان باز برای افزایش موفقیت طرح های توسعه محصول جدید شناسایی گردید. در نهایت، یک مدل نظری بر مبنای دادههای جمعآوری شده و تحلیلهای انجام شده، ارایه گردیده است.«موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی»
با مشارکت «انجمن تعالی کسب و کار ایران»بهبود مدیریت2251-899111420180220Explaining the Components Effective on the Structuring Value Chain of Creative Industries in Iranتبیین مؤلفه های مؤثر بر ساختاردهی زنجیره ارزش صنایع خلاق در ایران16118859807FAمهدی محمدیدانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.مهرداد مدهوشیاستاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.عبدالحمید صفائی قادیکلاییدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.حسنعلی آقاجانیدانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.Journal Article20180319Creative economy is clearly visible in European policy documents and policies, including European Union policies, United Nations' programs and strategies in other international organizations. The concept of creativity in the cultural industries, the creative economy, and particularly, the creative industries in Iran has so far attracted a few scholars and thinkers. However, looking at the effects of other countries' attitudes toward these concepts and their implications would lead to profound changes in the thinking and attitude of macroeconomic policymakers.
The purpose of this research is to look at the creative industries as well as to extract and explain the effective components in structuring the value chain of creative industries in Iran. Considering the special situation of the Islamic Republic of Iran in terms of culture and the need to pay attention to this issue in shaping the value chain of creative industries based on the Iranian's Islamic culture, components affeting structuring of value chain have been extracted by interviewing with experts and using of thematic analysis. Expert opinion analysis and interpretive structural modeling method was used to examine the effect of these components on each other. Finally, results are presented in the form of two interpretive structural models and fifteen components affecting value chain structuring of creative industries in two dimensions of main and supporting activities.مفهوم اقتصاد خلاق در اسناد خطمشی و سیاستهای کلان کشورهای اروپایی ازجمله سیاستهای اتحادیهی اروپا، برنامهی عمران ملل متحد و استراتژیهای دیگر سازمانهای بینالمللی بهوضوح قابلمشاهده است. تاکنون مفهوم خلاقیت در صنایع فرهنگی، اقتصاد خلاق و بهطور ویژه صنایع خلاق در ایران، موردتوجه تعداد اندکی از اندیشمندان و پژوهشگران بوده است. نگاهی به اثرات توجه دیگر کشورها به این مفاهیم و درک پیامدهای آن منجر به تحولات عمیق در تفکر و نوع نگرش سیاستگذاران کلان فرهنگی و اقتصادی خواهد شد. هدف این پژوهش، نگاهی ساختاری به صنایع خلاق و استخراج و تبیین مؤلفههای مؤثر در ساختاردهی زنجیرهی ارزش صنایع خلاق در ایران است. با توجه به موقعیت ویژهی جمهوری اسلامی ایران ازنظر فرهنگی و لزوم توجه به این مسئله، مؤلفههای مؤثر بر ساختاردهی زنجیره ارزش با استفاده از مصاحبه با خبرگان و بهکارگیری روش تحلیل مضمون استخراج شدهاند و با کاربرد روش مدلسازی ساختاری تفسیری به بررسی نحوهی تأثیرگذاری این مؤلفهها بر یکدیگر پرداخته شده است. درنهایت، نتایج پژوهش در قالب دو مدل ساختاری تفسیری و بر روی 15 مؤلفهی مؤثر در ساختاردهی زنجیرهی ارزش صنایع خلاق، در دو بعد فعالیتهای اصلی و پشتیبان، ارائه شده است.